جدول جو
جدول جو

معنی بری سری - جستجوی لغت در جدول جو

بری سری
مزد آب داری، سود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برش سریع
تصویر برش سریع
رپید کات (Rapid Cut) یک تکنیک تدوین فیلم است که در آن صحنه ها یا شات ها با سرعت بالا و به صورت پی درپی برش می خورند. این تکنیک به طور معمول برای ایجاد حس هیجان، اضطراب، یا انرژی بالا در یک صحنه استفاده می شود. رپید کات می تواند توجه بیننده را جلب کند و به ایجاد ریتم سریع در روایت کمک کند.
ویژگی های رپید کات:
سرعت بالا: شات ها به سرعت و به صورت متوالی برش می خورند تا حس پویایی و تنش ایجاد شود.
ایجاد هیجان: این تکنیک معمولاً در صحنه های اکشن، تعقیب و گریز، یا لحظات پرتنش استفاده می شود تا هیجان و اضطراب را به حداکثر برساند.
جلب توجه: با تغییر سریع تصاویر، رپید کات می تواند توجه بیننده را جلب کند و از خستگی او جلوگیری کند.
ریتم سریع: این تکنیک به ایجاد ریتم سریع در فیلم کمک می کند و می تواند جریان داستان را تسریع کند.
کاربردهای رپید کات:
صحنه های اکشن: در فیلم های اکشن، رپید کات به نمایش سریع و پیاپی از مبارزات، تعقیب و گریزها و انفجارها کمک می کند.
موزیک ویدیوها: در موزیک ویدیوها برای همگام سازی تصاویر با ریتم تند موسیقی و ایجاد یک تجربه بصری هیجان انگیز.
مونتاژها: در سکانس های مونتاژ، برای نمایش گذر زمان یا پیشرفت در فعالیتی خاص، از رپید کات ها استفاده می شود.
ایجاد تنش: در صحنه های دلهره آور یا لحظات پرتنش، رپید کات می تواند حس اضطراب و تنش را افزایش دهد.
مثال ها و کاربردهای رپید کات:
فیلم های اکشن: در فیلم های اکشن مانند `مکس دیوانه: جاده خشم` (Mad Max: Fury Road)، رپید کات ها به نمایش تعقیب و گریزهای نفس گیر و لحظات پرتنش کمک می کنند.
موزیک ویدیوها: موزیک ویدیوهای سبک های پرانرژی مانند راک و الکترونیک از رپید کات برای همگام سازی با ضرب آهنگ های سریع استفاده می کنند.
مونتاژهای آموزشی: در فیلم هایی که نیاز به نمایش مراحل مختلف یک فرآیند یا آموزش دارند، مانند فیلم های ورزشی یا آموزشی، رپید کات ها برای نمایش گذر سریع از یک مرحله به مرحله دیگر به کار می روند.
نقاط قوت و ضعف:
نقاط قوت: ایجاد هیجان و تنش، جلب توجه بیننده، تسریع در جریان داستان و افزایش ریتم فیلم.
نقاط ضعف: استفاده بیش از حد یا نادرست از رپید کات ها می تواند باعث سردرگمی بیننده شود و از تجربه کلی فیلم بکاهد.
رپید کات یک ابزار قدرتمند در تدوین فیلم است که با استفاده مناسب و هوشمندانه می تواند به خلق لحظات پرتنش و هیجان انگیز کمک کند و تجربه بصری متفاوتی برای بیننده فراهم آورد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
بیماری ای که بر اثر کمبود ویتامین b در بدن بروز می کند و عوارض آن عبارت است از اختلالات قلبی، التهاب اعصاب و لاغری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دری وری
تصویر دری وری
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، ژاژه، چرند و پرند، جفنگ، چرت، شرّ و ور، کلپتره، چرت و پرت، فلاده، بسباس، ترّهه
فرهنگ فارسی عمید
(دَ وَ)
حرف یاوه و مفت و مزخرف و بی ربط. (فرهنگ لغات عامیانه). هذیان. چرند و پرند. سخن بیهوده. لاطائل. (یادداشت مرحوم دهخدا). سخن بی سروته.
- دری وری گفتن، پرت و پلا گفتن. ول گفتن. پرت گفتن. مغالطه کردن. جواب ناموافق با سؤال دادن
لغت نامه دهخدا
از دهات کتول استرآباد است. رجوع به ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد چ 1326 هجری شمسی بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 171)
لغت نامه دهخدا
(سَعْیْ)
مرکّب از: بی + سعی، بی کوشش. بی پایمردی. بدون یاری و یاوری:
شکر کن شکر خداوند جهان را که بداشت
به تو ارزانی بی سعی کس این ملک قدیم.
ابوحنیفۀ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 390)،
رجوع به سعی شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
مرکّب از: بی + زر + ی، بی پولی. فقر: خجلت محتاجان مرا بزمین فروکرد از بی زری و بی پولی و فقر همچنان که زر به قارون کرد و او را با گنجهایش خاک خورد کرد. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ سَ)
نرم ساری. نرم سر بودن. رجوع به نرم سر و نرم ساری شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
موضعی به ناتل رستاق از نور مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 111)
لغت نامه دهخدا
(شِ مِ)
دهی از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز. محصول آنجا غلات و سکنۀ آن 175 تن و راه آن اتومبیل رو است. صنایع دستی زنان قالیچه بافی است. آثار نهر قدیم مشاهده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بِ بِ)
بری بری. بیماری عصبی ناشی از کمبود ویتامین ب در غذا. عده ای هم معتقدند که عفونی است. در نقاطی که سکنۀ آن منحصراً برنج پاک کرده میخورند شیوع دارد. (از دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(بَ سَ / سِ)
دارای رفتاری چون برق تند و سریع
لغت نامه دهخدا
تصویری از دری وری
تصویر دری وری
پرت و پلا، حرف یاوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دری وری
تصویر دری وری
((دَ. وَ))
سخنان بیهوده، حرف های بی سر و ته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بر سری
تصویر بر سری
((~. سَ))
علاوه بر، اضافه بر
فرهنگ فارسی معین
بی برگی، بی حاصلی، بی باری، بی پولی، بی سرمایگی، بی مایگی، بی نوایی، تنگ دستی، تهی دستی، فقر، مسکنت
متضاد: دولتمندی، تمکن، غنا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
راه میان بر و شیب دار، چپ چپ نگاه کردن، انحراف از مسیر اصلی
فرهنگ گویش مازندرانی
کوه های اطراف دهکده کندلوس نور
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
دری تنگ در آغل گوسفندان که برای خروج یک به یک آنان به بیرون
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع ناتل رستاق نور
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفندی که پوست بدنش سیاه و سرش سفید است
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی مهمانی و سور که به مناسبت گهواره بستن کودک داده می
فرهنگ گویش مازندرانی
پولی که خریدار بعد از فروش گوسفند یا گاو به فرزند فروشنده
فرهنگ گویش مازندرانی
سرداری و سپهسالاری
فرهنگ گویش مازندرانی
زبانی خاص در برخی روستاهای فیروزکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
بالش
فرهنگ گویش مازندرانی
سرپیری
فرهنگ گویش مازندرانی
بار و لوازمی که از طرف دختران و زنان به خانه ی داماد حمل
فرهنگ گویش مازندرانی
روی سکو و بغل دیوار
فرهنگ گویش مازندرانی
عاریه گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرکشی کردن به آب راه های زمین شالیزاری، مزد آبداری، سود
فرهنگ گویش مازندرانی
محل دوشیدن گوسفندان
فرهنگ گویش مازندرانی
بدترین شکل، بد
دیکشنری اردو به فارسی